در کودکان مبتلا به بیماری تای ساکس سلولهای عصبی مغز متورم شده
و پروتوپلاسم سلولهای مغزی از مواد چربی پر میشود و هسته سلولها نیز به خارج
رانده شده و تحلیل می یابد .
در مبتلایان قبل از شروع عقب ماندگی ذهنی علائم دیگری بروز می کند که اختلال سریع
بینایی تا سرحد کوری کامل و ضعف عضلانی تا فلج اعضای محیطی از اصلی ترین آنها
به شمار می رود .
این بیماری تقریبا همیشه در کودکان یهودی دیده میشود .
بیماری از راه ژن مغلوب و کروموزومهای معمولی منتقل می شود ، در واقع والدین حامل
ژنهای بیماری می باشند .
خصوصیات این بیماری تجمع مواد چربی ( گانگلیوزید ) در سلولهای عصبی مغزی
و گانگلیونهای سلولهای شبکیه چشم است . از نظر بالینی بیماری به انواع مختلف نوزادی
(6 ماهگی به بعد ) ، کودکی (3 سالگی به بعد ) ، و قبل از نوجوانی ( بین 6 تا 12 سالگی )
دیده میشود . عده ای نیز نوع چهارم یا جوانی را برای این بیماری ذکر کرده اند که معمولا
بعد از 18 سالگی شروع می شود .
منبع :
روانشناسی کودکان و نوجوانان استثنایی . مولف : دکتر بهروز میلانی فر
نوشته شده توسط : مهدی معتقد
در نوع نوزادی که تقریبا به یهودی ها منحصر می شود کودک به طور طبیعی به دنیا می آید
و تا 6 ماهگی طبیعی می ماند و بعد از آن کم کم بیماری شروع می شود که با بی حالی ،
عدم توجه به اطرافیان ، بی علاقگی به مادر ، از دست داد یا از یاد بردن آنچه در این مدت یاد گرفته
و عدم پیشرفت تدریجی رشد جسمی و هوشی مشخص می شود . کودک کم کم تحلیل می رود
و ضعف عضلانی پیشرونده ظاهر می شود . ضعف عمومی آنقدر شدید می شود که حتی کودک
نمی تواند سرش را از رختخواب بلند کند . همراه با این فلج یا حتی قبل از آن ضعف بینایی که به
کوری منجر می شود وجود دارد و سرانجام بیمار در 3 سالگی از بین می رود .
منبع :
روانشناسی کودکان و نوجوانان استثنایی . مولف : دکتر بهروز میلانی فر
نوشته شده توسط : مهدی معتقد
نوع کودکی معمولا از 3 سالگی به بعد شروع می شود و بیمار تا آن زمان رشد طبیعی داشته
و علائم آشکار بیماری وجود ندارد . شروع بیماری و پیشرفت آن بسیار تدریجی است که با توقف
رشد روانی جسمانی شروع شده و به کوری تدریجی براثر آتروفی عصب بینایی و از بین رفتن
سلولهای ماکولای چشم و پیدایش لکه های آلبالویی که توسط ناحیه سفیدی احاطه شده
و همچنین فلج و ناتوانی حرکات که اکثرا با تشنج و سفتی عضلات توام است مشخص می شود .
بیماری معمولا در ظرف 3 تا 4 سال کودک را از پا در می آورد .
منبع :
روانشناسی کودکان و نوجوانان استثنایی . مولف : دکتر بهروز میلانی فر
نوشته شده توسط : مهدی معتقد
بالاخره نوع قبل از نوجوانی در بین سنین 6 تا 12 سال (سن دبستان) شروع می شود .
تقریبا اولین علامت کوری تدریجی و پیشرونده ای است که بر اثر آتروفی عصب بینایی
و رسوب مواد رنگ دانه ای مثل فلفل نمک در ته چشم روی شبکیه در ناحیه ماکولا
بوجود می آید . ناتوانی اجرای حرکات و فلج پیشرونده ، عقب ماندگی پیشرونده ذهنی
و بالاخره مرگ 10 تا 15 سال بعد از شروع بیماری اتفاق می افتد . در نوجوانی سن بیمار
به ندرت ممکن است به 25 سالگی برسد ولی اغلب قبل از این سن فوت می کنند .
منبع :
روانشناسی کودکان و نوجوانان استثنایی . مولف : دکتر بهروز میلانی فر
نوشته شده توسط : مهدی معتقد
کلبرگ در نظریه رشد اخلاقی خود ، اخلاق را در سه سطح پیش عرف ، متعارف و پس عرف تقسیم می کند
و سپس برای هر کدام از این سطوح ، دو مرحله فرعی در نظر می گیرد . بدین ترتیب نظریه او شش مرحله
را در بر می گیرد :
سطح اول : پیش عرف
مرحله 1- در این مرحله قضاوت اخلاقی بیشتر مبتنی بر عواقب عمل و اجتناب از تنبیه است .
مرحله 2 - در این مرحله ، قضاوت اخلاقی بیشتر بر منافع فردی و داد و ستدهای شخصی
مبتنی است .
سطح دوم : متعارف
مرحله سوم : در این مرحله ، عمدتا تاکید بر حفظ وجهه اجتماعی و کسب تایید دیگران است .
با ورود به این مرحله فرد می کوشد نظر مطلوب دیگران را به خود جلب کند ، از این رو هر عملی که
مورد تایید اطرافیان باشد ، از نظر اخلاقی قابل دفاع است .
مرحله چهارم : در این مرحله ، بر اطاعت محض از قانون یا انجام وظیفه تاکید می شود . هر عملی
که جنبه قانون شکنی داشته باشد ، عملا غیر اخلاقی است . از نظر فرد در این مرحله قانون مطلق
است و قابل تغییرپذیر نیست .
سطح سوم : پس عرف
مرحله پنجم : در این مرحله فرد قانون را به عنوان آرای اکثریت در نظر می گیرد و به آنها احترام می گذارد .
اما لزوما قانون را به صورت امور مطلق نمی بیند ، بلکه آنها را انعکاسی از منافع اکثریت تلقی می کند ،
یعتی قانون نسبی است و بر حسب شرایط قابل تغییر و تفسیر است .
مرحله ششم : در آخرین مرحله ، ارزشهای اخلاقی درونی می شوند و فرد در قبال آنها تعهد شدیدی
احساس می کند . فرد در این مرحله دیگر نیازی به قانون یا مجازات نمی بیند ، بلکه درست یا نادرست
بودن اعمال را با استناد به معیارهای درونی شده خود ارزیابی می کند.
منبع :
روانشناسی رشد . مولفان : دکتر حسن احدی - فرهاد جمهری
نوشته شده توسط : مهدی معتقد
زمانیکه پا به عرصه این دنیا می گذاریم ، با اعتماد به نفس/ عزت نفس کامل وارد جهان می شویم . یک نوزاد آنقدر
اعتماد به نفس / عزت نفس دارد که کافیست با قدری گریه کردن به هرچیزی که می خواهد برسد : غذا ، عوض کردن
پوشاک ، ناز و نوازش ، ارتباط برقرار کردن ، آرامش ، در آغوش کشیدن و غیره . اگر نیازهای کودک فورا برآورده
و احساسات کودک بدون هیچ قید و شرطی پذیرفته شود ، وی رشد کرده و پیشرفت می کند . اما اگر نیازهای اولیه آنها
برای بقای فیزیکی و احساسی به صورت ضعیف و ناپیوسته برآورده گردد ، اعتماد به نفس / عزت نفس کودک به مرور
زمان کاهش پیدا می کند . اگر شرایط فوق کماکان به قوت خود باقی بماند ، کودک به مرور زمان احساس می کند به
اندازه کافی خوب نیست که دیگران برای او اهمیت قائل شوند . بزرگسالانی که شرایط فوق را در زمان کودکی تجربه
کرده اند باید یک بازنگری کلی نسبت به خود داشته و مجددا اصول اعتماد به نفس / عزت نفس را در خود پایه گذاری
نمایند .
اعتماد به نفس مجموعه ای از باورها و احساساتی است که ما در مورد خود داریم و در واقع درک ما از خودمان است .
این که ما چگونه خود را تعریف می کنیم روی انگیزه ها ، نظرات و رفتارهای ما تاثیر گذار بوده و در احساسات ما
موثر است .
اعتماد به نفس یک جز ضروری برای تمام جنبه های رشد سالم کودکانتان و جز کلیدی برای موفقیت در مدرسه است .
اعتماد به نفس باوری است درباره توانایی تان در تسلط بر بدنتان ، رفتارتان و چالش هایی که شما در جهان بزرگتر
با آن روبرو می شوید . کودکانی که اعتماد به نفس دارند مشتاقند که مهارتهای جدید را بیاموزند و با چالشهای جدید
مواجه شوند . آنها همچنین توقع دارند که بزرگسالان در تلاشهایشان از آنها حمایت کرده و کمکشان کنند . همینطور
اعتماد به نفس یک عامل قطعی برای همراه شدن با دیگران و کار کردن دربسیاری از چالشهای اجتماعی مانند
مشارکت ، رقابت و دوست شدن – در شرایط مدرسه است . بچه هایی که اعتماد به نفس دارند دیگران را دوست
خود می بینند و توقع دارند که در ارتباطاتشان شاد و راضی باشند .
آنهایی که اعتماد به نفس کمتری دارند برای اینکه در مورد خودشان احساس خوبی داشته باشند به مقدار زیادی
به تایید دیگران وابسته هستند . آنها معمولا از ریسک کردن اجتناب می کنند به خاطر اینکه از شکست می ترسند .
معمولا انتظار موفق شدن ندارند . معمولا خودشان را دست کم می گیرند و اگر تشویق یا تحسین بشوند آنرا کوچک
جلوه می دهند یا رد می کنند . برخلاف این افراد آدمهای با اعتماد به نفس ریسک رد شدن از طرف دیگران را قبول
می کنند به خاطر اینکه به تواناییهای خودشان اعتماد دارند . آنها خودشان را می پذیرند و این حس را ندارند که باید
خودشان را وفق بدهند تا پذیرفته شوند .
اعتماد به نفس الزاما خصوصیتی نیست که در همه ابعاد زندگی فرد تبلور داشته باشد . معمولا افراد در بعضی
جنبه ها اعتماد به نفس دارند (مانند درس یا ورزش) اما در بعضی از جنبه ها اصلا اعتماد به نفس ندارند
(مانند تیپ و قیافه یا روابط اجتماعی ).
اعتماد به نفس چه جوری رشد می کند ؟ بچه ها در هنگام تولد هیچ احساسی مبنی بر مستقل بودن خود ندارند .
آنها ابتدا از طریق تعاملات و تجربیات با دیگران می آموزند که کی هستند . اولین مراقبان خود (والدین) ،
خویشاوندان ، پرستاران و معلمان به بچه ها قدرت و تواناییهایشان را به آنها می آموزند .در مراحل بعدی
زندگی ، حس اعتماد به نفس کودک بوسیله کسی که اورا پرستاری می کند ممکن است شکل بگیرد
و پرورش یابد (یا شکل نگیرد ) .
اعتماد به نفس کاذب زمانی است که فرد تصویری مثبت و غیر واقعی از خودش تصور می کند و از خودش
چیزی که نیست را می سازد . اعتماد به نفس کاذب باعث غرور بیش از حد می شود تا حتی فرد تواناییهایی
را که ندارد را برترین در سایرین می داند .
کلمه (( واقعی)) را برای خروج اعتماد به نفس کاذب از تعریف نوشتم . وقتی اعتماد به نفس کاذب باعث
غرور شد ، فرد به جای اینکه بداند می تواند ، فکر می کند توانسته است . این بدترین عارضه یک اعتماد
به نفس غلط است زیرا جلوی تلاش را می گیرد . اصولا اعتماد به نفس برای تلاش ساخته شده در حالیکه
وقتی فرد گمان می کند که توانسته است دیگر تلاشی برای رسیدن به اهداف بالاتر نخواهد داشت .
منابع :
1 سایت ایرانیان
نوشته شده توسط محمد طاهری . http://thoughts.blogfa.com/po 2
مجله الکترونیکی روانشناسی 3
4 مقاله روشهای ایجاد اعتماد به نفس در کودکان
5 مقاله 7 تکنیک کار آمد برای ارتقا اعتماد به نفس
بخشی از ترجمه مقاله confidence ((ترجمه : مهدی معتقد )
در تحلیل تبادلی ، هرچیزی از این فرض حاصل می شود که شخصیت انسان به صورت سه حالت
جداگانه خود (ایگو) سازمان یافته است : والد ، بالغ ، کودک . این حالت های خود ، سازه های نظری
نیستند ، بلکه واقعیت های پدیداری هستند که می توانند مستقیما مشاهده شوند . برای مثال ،
وقتی افراد در حالت کودک خود (ایگو) هستند ، مانند زمانی که بچه بودند ، می نشینند ،
می ایستند ، حرف می زنند ، فکر ،درک ، و احساس می کنند . رفتار کودک به جای اینکه عقلانی
باشد ، تکانشی و وابسته به محرک است . قشقرق راه انداختن ، وظیفه نشناسی و نامعقولی ،
و پرداختن به تفکر و خیال پردازیهای رویایی ، برخی از جلوه های کودک است . کودک منبع
خود انگیختگی ، خلاقیت ، شوخ طبعی و شادی نیز هست و تصور می شود که بهترین بخش
شخصیت باشد ، زیرا تنها بخشی است که می تواند واقعا از زندگی لذت ببرد .
حالت کودک خود ، اساسا از زمان کودکی دست نخورده باقی می ماند . انگار که کودک روی
یک نوار پاک نشدنی در مغز ضبط شده است و هر زمان می تواند روشن شود . کودک حداکثر
هشت ساله است و می تواند به شادابی یک نوزاد باشد . کودک می تواند به صورت کودک طبیعی
هم متمایز شود که هیجانی ترین ، خود انگیخته ترین ، و نیرومند ترین جلوه کودک است . کودک
سازش یافته که کودک مطیع تری است ، از درخواست های والدین شکل می گیرد و پروفسور کوچولو
که کودک کنجکاو و شهودی است ، مثل یک بزرگسال استثنایی و پیش رس عمل می کند .
حالت والد خود نیز ، اصولا از دوران کودکی دست نخورده باقی می ماند . والد ، اصولا از رفتارها
و نگرشهای والدین و مظاهر قدرت کپی شده اند . گرچه قسمت عمده والد مبتنی بر ضبط های
ویدیو مانند دوران کودکی است ، در طول زندگی در نتیجه الگو پذیری از مظاهر قدرت جدید یا در
اثر تجربه های واقعی پدر و مادری می تواند تغییر کند . وقتی والد کنترل را در اختیار دارد ، افراد
به زبان والدین کنترل کننده حرف می زنند : معمولا (( باید )) ، (( حتما ))،(( بهتر است این کار
را نکنی)) ، و (( پشیمان خواهی شد )) احکام رایج هستند . ژست هایی نظیر اشاره کردن
با انگشت یا ایستادن با بی تابی و دست ها را به کمر زدن ، جلوه های دیگر والد هستند .
والد کنترل کننده ، خودکار ، محدود کننده ، و قانون گذار جدی شخصیت است ولی بخش
مهرورز و تسلی بخش شخصیت نیز هست . والد گنجینه ارزشها و سنت ها است . از این رو
برای بقای تمدن حیاتی است .
اشنایدر در تحلیل ساختاری سطح دوم والد ، والد مهرورز را از والد ددمنش متمایز می کند .
والد مهرورز واقعا و صادقانه به دیگران علاقه دارد و در صورت لزوم از آنها محافظت و حمایت می کند .
افسر پلیس صمیمی ، اما محکم و جدی ، نمونه این نوع والد است . از طرف دیگر ، والد ددمنش
ظالم است ، و مطابق خیر و صلاح دیگران عمل نمی کند . این نوع والد باعث می شود که دیگران
احساس کنند خوب نیستند . او در دیگران ترس و نفرت ایجاد می کند و به همین دلیل گاهی او
را جادوگر یا غول می خوانند . والد ددمنش محترمانه حکم نمی راند ، بلکه صرفا چون در
موقعیتهای خاص بر دیگران کنترل دارد ، به آنها امر و نهی می کند .
حالت بالغ خود ، اصولا یک کامپیوتر است ، عضو بی احساس شخصیت که اطلاعات را برای
پیش بینی ها و تصمیم گیری ها گردآوری و پردازش می کند . بالغ حالتی از خود است که به
تدریج رشد می کند و هنگامی نمایان می شود که فرد، سالها با دنیای فیزیکی و اجتماعی
تعامل کرده باشد . بالغ عمدتا طبق عقل و منطق عمل می کند و بهترین ارزیاب واقعیت است ،
زیرا تحت تاثیر عواطف قرار ندارد . بالغ می تواند نه تنها محیط ، بلکه عواطف و در خواست های
کودک یا والد را به صورت واقع بینانه ارزیابی کند .
چون هر حالت خود ، خرده ساختار خود است ، و از آنجایی که به گفته هارتمن (1958) ،خود ،
کارکرد انطباقی شخصیت است ، هر حالت آن ، وقتی که در موقعیت مناسبی به کار رود ،
سازگارانه یا انطباقی است . مثلا وقتی که کنترل لازم می شود ، مثل کنترل کردن فرزندان ،
ترسها ، امور ناشناخته ، کودک ، و تکانه های ناخوشایند ، والد مناسب است . کودک زمانی
مناسب است که به نو آوری ، مثل نو آوری افکار و زندگی تازه ، نیاز باشد . کودک برای
موقعیت های تفریحی ، مثل جشن ها و میهمانی ها نیز مناسب است . بالغ زمانی مناسب
است که پیش بینی دقیق ، مثل تصمیم گیری درباره ازدواج ، یا سرمایه گذاری ، الزامی باشد .
بنابراین ، شخصیت سازگار ، شخصیتی است که برحسب ضروریات وضع موجود ، از یک حالت
خود به حالت دیگر آن ، جابه جا شود . در هر لحظه فقط یک حالت خود می تواند فعال باشد .
وقتی که یک حالت خود تحت کنترل شخصیت قرار دارد ، به ان مجری می گویند یعنی برای
فعال کردن عضلات درگیر در رفتار ، آکنده از انرژی روانی لازم است .
فرایند جا به جا شدن راحت و اختیاری از یک حالت خود به حالت دیگر آن ، استوار سازی نام
دارد . این نشانه شخصیت سالم یا استوار است .
منبع :
نظریه های روان درمانی . جیمز او . پروچاسکا . جان . سی . نورکراس
مترجم : یحیی سید محمدی
نوشته شده توسط : مهدی معتقد
اکستازی چیست ؟
ام دی ام آ یا اکستازی فهرستی از داروهای روان گردان مصنوعی دارای
ویژگیهای محرک و توهم انگیز است .
اکستازی انواع شیمیایی آمفتامین محرک یا متامفتامین و توهم انگیز را شامل می شود .
اکستازی به طور مکرر در ترکیب با داروهای دیگر استفاده می شود . اما به ندرت
با الکل مصرف می شود . اگر با الکل مصرف شود ، اثراتش کم می شود . اکستازی
بیشتر در مهمانی شبانه و کنسرت های راک توزیع می شود .
اکستازی اغلب به شکل قرص قابل دسترس است و بیشتر از طریق دهانی قورت
داده می شود .
آکستازی همچنین به عنوان پودر قابل دسترس است و گاهی اوقات با جرعه مشروب
و بعضی اوقات با سیگار قابل دسترس است ، اما به ندرت تزریق می شود .
اثرات آن تقریبا 4 تا 6 ساعت بعد از مصرف آن است .
مصرف کنندگان آن می گویند که اکستازی احساسات مثبت عمیقی تولید می کند ،
اضطراب را رفع می کند و احساس آرامش عمیقی دارد . همچنین نیاز به غذا ،
نوشیدن و خواب را کاهش می دهد .
و مصرف آن بعضی اوقات منتج به خستگی و کم شدن شدید آب بدن می شود .
منبع : مقاله اکستازی
مترجم : مهدی معتقد
اثرات کوتاه مدت سوء مصرف اکستازی شامل : تهوع ، توهم
، خنک شدن و عرق کردن ، افزایش درجه حرارت بدن ، رعشه ،
دندان قروچگی ، گرفتگی ماهیچه ها و تاری دید می باشد .
همچنین مصرف کنندگان آن اثرات بعدی آن را که شامل اضطراب ،
بدبینی (پارانویا ) و افسردگی است را گزارش می کنند .
مصرف بیش از این ماده باعث فشار خون بالا ، غش کردن ،
حملات وحشت زدگی ، و در موارد شدید تر از دست دادن هوشیاری ،
حمله ناگهانی و از خواب برخاستن شدید به خاطر درجه حرارت بدن
می باشد . مصرف بیش از حد آن می تواند کشنده باشد ، مثلا
می تواند به سکته قلبی یا به حمله قلبی شدید منتج شود .
این اثرات بعد از حدود 20 دقیقه شروع می شود و میتوانند تا ساعتها
ادامه پیدا کنند .
احساس حمله اکستازی به دنبال احساس آرامش و احساس خوب بودن
شروع می شود که اغلب با ادراک زیاد رنگها و صداها همراه است .
بعضی افراد واقعا احساس مریضی می کنند و سفتی بازوها و ساق پاها
و بخصوص فک ، و احساس تشنگی ، بی خوابی ، افسردگی و بدبینی
(پارانویا) را تجربه می کنند . مشکلات دیگر سوء مصرف این ماده
شامل : افزایش نرخ ضربان قلب و فشار خون ، اغتشاش ، اشتیاق برای
مصرف ، مشکلات خواب ، اضطراب شدید ، افسردگی و دوره های
روانپریشی را شامل می شود .
دانشمندان اکنون نشان داده اند که اکستازی نه تنها شاخه های رشته
عصبی مغز را نمی سازد بلکه آنها را فاسد کرده و باعث رشد
نابهنجار آنها می شود – و تماس مجدد با برخی مناطق مغزی را
ناتوان کرده و باعث تماس اشتباهی با مراکز مختلف مغز میشود .
این تماس مجدد میتواند ابدی باشد . نتیجه آن آسیبهای شناختی ، تغییر
در هیجان ، یادگیری ، حافظه است .
منبع : مقاله اکستازی
مترجم : مهدی معتقد
اثرات طولانی مدت سوء مصرف اکستازی :
مطالعه نشان داده که مصرف کنندگانی که اکستازی را ترک کرده اند
از آسیب سلولهای عصبی مغز (نرونها) در مغز که سروتونین را
( زیست شیمی مهمی که تنوع اعمال بحرانی شامل یادگیری ، خواب ،
و اتحاد هیجانی را شامل میشود ) ناراحت هستند .
مصرف کنندگان تفریحی این ماده می توانند در خطربوجود آمدن صدمه
مغزی دائمی که می تواند باعث بوجود آمدن افسردگی ، اضطراب ،
از دست دادن حافظه ، و اختلالات روانپریشی عصبی دیگر باشد
ناراحت هستند .
اکستازی آزاد سازی انتقال دهنده عصبی سروتونین از مغز را با تولید زیاد ،
که اخیرا از چند دقیقه تاساعتی طول می کشد را تحریک می کند . اثرات
پاداش دهندگی دارو با فرد گیرنده ، مقدار دوز دارو و خلوص و محیطی
که در آن گرفته می شود تغییر می کند . اکستازی می تواند اثرات
برانگیزنده مانند احساس خوشی زیاد ، و اعتماد به نفس و انرژی
افزایش یافته را تولید کند . اثرات توهم زایی آن شامل : احساسهای
امنیت ، پذیرش و همدلی است . به دلیل آنکه این ماده موجب
احساسات نزدیکی و اطمینان می شود و بمدت کمی عمل می کند
مصرف کنندگان ادعا می کنند آنها احساسات نزدیکی با دیگران را تجربه
می کنند و اشتیاق تماس با آنها را تجربه می کنند .
اثرات سیگار بر روی پوست ، مو و ناخن (سیستم پوستی) : (مترجم : مهدی معتقد)
بعضی از علائم آشکار سیگار کشیدن در پوست ظاهر می شود . دود تنباکو
عملا ساختار پوست شما را تغییر می دهد و باعث بی رنگی پوست ،
چین و چروک و پیر شدن زودرس پوست می شود . و در ناخن و پوست
لکه زرد بوجود می آید .
در افراد سیگاری معمولا لکه های قهوه ای یا زرد بر روی دندانهای شان
ظاهر می شود .
موی سر بوی تنباکو را مدت طولانی در خود نگه می دارد حتی وقتی
سیگارتان را پرت می کنید . این اثر به افراد غیر سیگاری هم منتقل می شود .
منبع :
مقاله تاثیر سیگار کشیدن بر روی بدن
نویسنده : آن پی ترانجلو
مترجم : مهدی معتقد
افراد سیگاری در معرض خطر مشکلات دهانی بیشتری هستند .
مصرف تنباکو می تواند باعث ورم ( التهاب ) لثه دندان ( گین گیویتیس )
یا عفونت لثه دندان ( پریودونتیسیس ) شود . این مشکلات میتواند منجر
به پوسیدن دندان ، از دست دادن دندان و تنفس بد شود . سیگار کشیدن
همچنین خطر سرطان دهان ، گلو ، حنجره و مری را افزایش می دهد .
افراد سیگاری میزان بالاتری از سرطان لوزالمعده و کلیه را دارند .
حتی افراد سیگاری که سیگار را در ریه فرو نمی برند در معرض خطر
افزایش یافته سرطان دهان هستند .
همچنین سیگار کشیدن تاثیری بر روی انسولین دارد ، در حالیکه سیگار
کشیدن این احتمال را بیشترمی کند که شما نسبت به انسولین مقاومت کنید .
سیگار کشیدن به شما خطر افزایش یافته نوع دو دیابت را تحمیل می کند .
وقتی که دیابت بوجود می آید ، افرادی که سیگار هستند عوارض دیابت
در آنها نسبت به افراد غیر سیگاری سریعتر می شود .
سیگار کشیدن همچنین اشتها را کاهش می دهد ، بنابراین شما نمی توانید
همه مواد مغذی را که بدنتان احتیاج دارد را به دست آورید . ترک کردن
فراورده های تنباکو می تواند باعث حالت تهوع شود .
منبع :
مقاله : تاثیرات سیگار بر روی بدن
نویسنده : آن پی ترانجلو
مترجم : مهدی معتقد
جریان خون محدود شده می تواند بر توانایی مرد برای رسیدن به نعوظ
(شق شدگی) تاثیر بگذارد .
هر دو یعنی مرد و زن که سیگار می کشند می توانند سختی در رسیدن
به اوج لذت جنسی ( ارگاسم ) را داشته باشند و در معرض خطر بالاتری
برای بچه دار نشدن هستند .
زنانی که سیگار می کشند می توانند یائسگی را در سنین پایین تر نسبت به
زنانی که سیگار نمی کشند تجربه کنند .
سیگار کشیدن خطر زنان را برای سرطان گردن افزایش می دهد .
افراد سیگاری عوارض حاملگی بیشتری را تجربه می کنند که شامل : سقط جنین ،
مشکلاتی با جفت ، و زایمان زودرس است .
مادران باردار که به طور غیر مستقیم با دود سیگار مواجه می شوند احتمال بیشتری
دارد که بچه ای با وزن کمتر به دنیا بیاورند .
مادران سیگاری در حین حاملگی در معرض خطر بیشتری برای به دنیا آوردن کودکان
کم وزن ، نقائص تولد و سندرم مرگ ناگهانی نوزاد ( اس آی دی اس) هستند .
نوزادانی که دود غیر مستقیم سیگار را تنفس می کنند از عفونت های بیشتر گوش