در تحلیل تبادلی ، هرچیزی از این فرض حاصل می شود که شخصیت انسان به صورت سه حالت
جداگانه خود (ایگو) سازمان یافته است : والد ، بالغ ، کودک . این حالت های خود ، سازه های نظری
نیستند ، بلکه واقعیت های پدیداری هستند که می توانند مستقیما مشاهده شوند . برای مثال ،
وقتی افراد در حالت کودک خود (ایگو) هستند ، مانند زمانی که بچه بودند ، می نشینند ،
می ایستند ، حرف می زنند ، فکر ،درک ، و احساس می کنند . رفتار کودک به جای اینکه عقلانی
باشد ، تکانشی و وابسته به محرک است . قشقرق راه انداختن ، وظیفه نشناسی و نامعقولی ،
و پرداختن به تفکر و خیال پردازیهای رویایی ، برخی از جلوه های کودک است . کودک منبع
خود انگیختگی ، خلاقیت ، شوخ طبعی و شادی نیز هست و تصور می شود که بهترین بخش
شخصیت باشد ، زیرا تنها بخشی است که می تواند واقعا از زندگی لذت ببرد .
حالت کودک خود ، اساسا از زمان کودکی دست نخورده باقی می ماند . انگار که کودک روی
یک نوار پاک نشدنی در مغز ضبط شده است و هر زمان می تواند روشن شود . کودک حداکثر
هشت ساله است و می تواند به شادابی یک نوزاد باشد . کودک می تواند به صورت کودک طبیعی
هم متمایز شود که هیجانی ترین ، خود انگیخته ترین ، و نیرومند ترین جلوه کودک است . کودک
سازش یافته که کودک مطیع تری است ، از درخواست های والدین شکل می گیرد و پروفسور کوچولو
که کودک کنجکاو و شهودی است ، مثل یک بزرگسال استثنایی و پیش رس عمل می کند .
حالت والد خود نیز ، اصولا از دوران کودکی دست نخورده باقی می ماند . والد ، اصولا از رفتارها
و نگرشهای والدین و مظاهر قدرت کپی شده اند . گرچه قسمت عمده والد مبتنی بر ضبط های
ویدیو مانند دوران کودکی است ، در طول زندگی در نتیجه الگو پذیری از مظاهر قدرت جدید یا در
اثر تجربه های واقعی پدر و مادری می تواند تغییر کند . وقتی والد کنترل را در اختیار دارد ، افراد
به زبان والدین کنترل کننده حرف می زنند : معمولا (( باید )) ، (( حتما ))،(( بهتر است این کار
را نکنی)) ، و (( پشیمان خواهی شد )) احکام رایج هستند . ژست هایی نظیر اشاره کردن
با انگشت یا ایستادن با بی تابی و دست ها را به کمر زدن ، جلوه های دیگر والد هستند .
والد کنترل کننده ، خودکار ، محدود کننده ، و قانون گذار جدی شخصیت است ولی بخش
مهرورز و تسلی بخش شخصیت نیز هست . والد گنجینه ارزشها و سنت ها است . از این رو
برای بقای تمدن حیاتی است .
اشنایدر در تحلیل ساختاری سطح دوم والد ، والد مهرورز را از والد ددمنش متمایز می کند .
والد مهرورز واقعا و صادقانه به دیگران علاقه دارد و در صورت لزوم از آنها محافظت و حمایت می کند .
افسر پلیس صمیمی ، اما محکم و جدی ، نمونه این نوع والد است . از طرف دیگر ، والد ددمنش
ظالم است ، و مطابق خیر و صلاح دیگران عمل نمی کند . این نوع والد باعث می شود که دیگران
احساس کنند خوب نیستند . او در دیگران ترس و نفرت ایجاد می کند و به همین دلیل گاهی او
را جادوگر یا غول می خوانند . والد ددمنش محترمانه حکم نمی راند ، بلکه صرفا چون در
موقعیتهای خاص بر دیگران کنترل دارد ، به آنها امر و نهی می کند .
حالت بالغ خود ، اصولا یک کامپیوتر است ، عضو بی احساس شخصیت که اطلاعات را برای
پیش بینی ها و تصمیم گیری ها گردآوری و پردازش می کند . بالغ حالتی از خود است که به
تدریج رشد می کند و هنگامی نمایان می شود که فرد، سالها با دنیای فیزیکی و اجتماعی
تعامل کرده باشد . بالغ عمدتا طبق عقل و منطق عمل می کند و بهترین ارزیاب واقعیت است ،
زیرا تحت تاثیر عواطف قرار ندارد . بالغ می تواند نه تنها محیط ، بلکه عواطف و در خواست های
کودک یا والد را به صورت واقع بینانه ارزیابی کند .
چون هر حالت خود ، خرده ساختار خود است ، و از آنجایی که به گفته هارتمن (1958) ،خود ،
کارکرد انطباقی شخصیت است ، هر حالت آن ، وقتی که در موقعیت مناسبی به کار رود ،
سازگارانه یا انطباقی است . مثلا وقتی که کنترل لازم می شود ، مثل کنترل کردن فرزندان ،
ترسها ، امور ناشناخته ، کودک ، و تکانه های ناخوشایند ، والد مناسب است . کودک زمانی
مناسب است که به نو آوری ، مثل نو آوری افکار و زندگی تازه ، نیاز باشد . کودک برای
موقعیت های تفریحی ، مثل جشن ها و میهمانی ها نیز مناسب است . بالغ زمانی مناسب
است که پیش بینی دقیق ، مثل تصمیم گیری درباره ازدواج ، یا سرمایه گذاری ، الزامی باشد .
بنابراین ، شخصیت سازگار ، شخصیتی است که برحسب ضروریات وضع موجود ، از یک حالت
خود به حالت دیگر آن ، جابه جا شود . در هر لحظه فقط یک حالت خود می تواند فعال باشد .
وقتی که یک حالت خود تحت کنترل شخصیت قرار دارد ، به ان مجری می گویند یعنی برای
فعال کردن عضلات درگیر در رفتار ، آکنده از انرژی روانی لازم است .
فرایند جا به جا شدن راحت و اختیاری از یک حالت خود به حالت دیگر آن ، استوار سازی نام
دارد . این نشانه شخصیت سالم یا استوار است .
منبع :
نظریه های روان درمانی . جیمز او . پروچاسکا . جان . سی . نورکراس
مترجم : یحیی سید محمدی
نوشته شده توسط : مهدی معتقد
اکستازی چیست ؟
ام دی ام آ یا اکستازی فهرستی از داروهای روان گردان مصنوعی دارای
ویژگیهای محرک و توهم انگیز است .
اکستازی انواع شیمیایی آمفتامین محرک یا متامفتامین و توهم انگیز را شامل می شود .
اکستازی به طور مکرر در ترکیب با داروهای دیگر استفاده می شود . اما به ندرت
با الکل مصرف می شود . اگر با الکل مصرف شود ، اثراتش کم می شود . اکستازی
بیشتر در مهمانی شبانه و کنسرت های راک توزیع می شود .
اکستازی اغلب به شکل قرص قابل دسترس است و بیشتر از طریق دهانی قورت
داده می شود .
آکستازی همچنین به عنوان پودر قابل دسترس است و گاهی اوقات با جرعه مشروب
و بعضی اوقات با سیگار قابل دسترس است ، اما به ندرت تزریق می شود .
اثرات آن تقریبا 4 تا 6 ساعت بعد از مصرف آن است .
مصرف کنندگان آن می گویند که اکستازی احساسات مثبت عمیقی تولید می کند ،
اضطراب را رفع می کند و احساس آرامش عمیقی دارد . همچنین نیاز به غذا ،
نوشیدن و خواب را کاهش می دهد .
و مصرف آن بعضی اوقات منتج به خستگی و کم شدن شدید آب بدن می شود .
منبع : مقاله اکستازی
مترجم : مهدی معتقد
اثرات کوتاه مدت سوء مصرف اکستازی شامل : تهوع ، توهم
، خنک شدن و عرق کردن ، افزایش درجه حرارت بدن ، رعشه ،
دندان قروچگی ، گرفتگی ماهیچه ها و تاری دید می باشد .
همچنین مصرف کنندگان آن اثرات بعدی آن را که شامل اضطراب ،
بدبینی (پارانویا ) و افسردگی است را گزارش می کنند .
مصرف بیش از این ماده باعث فشار خون بالا ، غش کردن ،
حملات وحشت زدگی ، و در موارد شدید تر از دست دادن هوشیاری ،
حمله ناگهانی و از خواب برخاستن شدید به خاطر درجه حرارت بدن
می باشد . مصرف بیش از حد آن می تواند کشنده باشد ، مثلا
می تواند به سکته قلبی یا به حمله قلبی شدید منتج شود .
این اثرات بعد از حدود 20 دقیقه شروع می شود و میتوانند تا ساعتها
ادامه پیدا کنند .
احساس حمله اکستازی به دنبال احساس آرامش و احساس خوب بودن
شروع می شود که اغلب با ادراک زیاد رنگها و صداها همراه است .
بعضی افراد واقعا احساس مریضی می کنند و سفتی بازوها و ساق پاها
و بخصوص فک ، و احساس تشنگی ، بی خوابی ، افسردگی و بدبینی
(پارانویا) را تجربه می کنند . مشکلات دیگر سوء مصرف این ماده
شامل : افزایش نرخ ضربان قلب و فشار خون ، اغتشاش ، اشتیاق برای
مصرف ، مشکلات خواب ، اضطراب شدید ، افسردگی و دوره های
روانپریشی را شامل می شود .
دانشمندان اکنون نشان داده اند که اکستازی نه تنها شاخه های رشته
عصبی مغز را نمی سازد بلکه آنها را فاسد کرده و باعث رشد
نابهنجار آنها می شود – و تماس مجدد با برخی مناطق مغزی را
ناتوان کرده و باعث تماس اشتباهی با مراکز مختلف مغز میشود .
این تماس مجدد میتواند ابدی باشد . نتیجه آن آسیبهای شناختی ، تغییر
در هیجان ، یادگیری ، حافظه است .
منبع : مقاله اکستازی
مترجم : مهدی معتقد
اثرات طولانی مدت سوء مصرف اکستازی :
مطالعه نشان داده که مصرف کنندگانی که اکستازی را ترک کرده اند
از آسیب سلولهای عصبی مغز (نرونها) در مغز که سروتونین را
( زیست شیمی مهمی که تنوع اعمال بحرانی شامل یادگیری ، خواب ،
و اتحاد هیجانی را شامل میشود ) ناراحت هستند .
مصرف کنندگان تفریحی این ماده می توانند در خطربوجود آمدن صدمه
مغزی دائمی که می تواند باعث بوجود آمدن افسردگی ، اضطراب ،
از دست دادن حافظه ، و اختلالات روانپریشی عصبی دیگر باشد
ناراحت هستند .
اکستازی آزاد سازی انتقال دهنده عصبی سروتونین از مغز را با تولید زیاد ،
که اخیرا از چند دقیقه تاساعتی طول می کشد را تحریک می کند . اثرات
پاداش دهندگی دارو با فرد گیرنده ، مقدار دوز دارو و خلوص و محیطی
که در آن گرفته می شود تغییر می کند . اکستازی می تواند اثرات
برانگیزنده مانند احساس خوشی زیاد ، و اعتماد به نفس و انرژی
افزایش یافته را تولید کند . اثرات توهم زایی آن شامل : احساسهای
امنیت ، پذیرش و همدلی است . به دلیل آنکه این ماده موجب
احساسات نزدیکی و اطمینان می شود و بمدت کمی عمل می کند
مصرف کنندگان ادعا می کنند آنها احساسات نزدیکی با دیگران را تجربه
می کنند و اشتیاق تماس با آنها را تجربه می کنند .
اثرات سیگار بر روی پوست ، مو و ناخن (سیستم پوستی) : (مترجم : مهدی معتقد)
بعضی از علائم آشکار سیگار کشیدن در پوست ظاهر می شود . دود تنباکو
عملا ساختار پوست شما را تغییر می دهد و باعث بی رنگی پوست ،
چین و چروک و پیر شدن زودرس پوست می شود . و در ناخن و پوست
لکه زرد بوجود می آید .
در افراد سیگاری معمولا لکه های قهوه ای یا زرد بر روی دندانهای شان
ظاهر می شود .
موی سر بوی تنباکو را مدت طولانی در خود نگه می دارد حتی وقتی
سیگارتان را پرت می کنید . این اثر به افراد غیر سیگاری هم منتقل می شود .
منبع :
مقاله تاثیر سیگار کشیدن بر روی بدن
نویسنده : آن پی ترانجلو
مترجم : مهدی معتقد
افراد سیگاری در معرض خطر مشکلات دهانی بیشتری هستند .
مصرف تنباکو می تواند باعث ورم ( التهاب ) لثه دندان ( گین گیویتیس )
یا عفونت لثه دندان ( پریودونتیسیس ) شود . این مشکلات میتواند منجر
به پوسیدن دندان ، از دست دادن دندان و تنفس بد شود . سیگار کشیدن
همچنین خطر سرطان دهان ، گلو ، حنجره و مری را افزایش می دهد .
افراد سیگاری میزان بالاتری از سرطان لوزالمعده و کلیه را دارند .
حتی افراد سیگاری که سیگار را در ریه فرو نمی برند در معرض خطر
افزایش یافته سرطان دهان هستند .
همچنین سیگار کشیدن تاثیری بر روی انسولین دارد ، در حالیکه سیگار
کشیدن این احتمال را بیشترمی کند که شما نسبت به انسولین مقاومت کنید .
سیگار کشیدن به شما خطر افزایش یافته نوع دو دیابت را تحمیل می کند .
وقتی که دیابت بوجود می آید ، افرادی که سیگار هستند عوارض دیابت
در آنها نسبت به افراد غیر سیگاری سریعتر می شود .
سیگار کشیدن همچنین اشتها را کاهش می دهد ، بنابراین شما نمی توانید
همه مواد مغذی را که بدنتان احتیاج دارد را به دست آورید . ترک کردن
فراورده های تنباکو می تواند باعث حالت تهوع شود .
منبع :
مقاله : تاثیرات سیگار بر روی بدن
نویسنده : آن پی ترانجلو
مترجم : مهدی معتقد
جریان خون محدود شده می تواند بر توانایی مرد برای رسیدن به نعوظ
(شق شدگی) تاثیر بگذارد .
هر دو یعنی مرد و زن که سیگار می کشند می توانند سختی در رسیدن
به اوج لذت جنسی ( ارگاسم ) را داشته باشند و در معرض خطر بالاتری
برای بچه دار نشدن هستند .
زنانی که سیگار می کشند می توانند یائسگی را در سنین پایین تر نسبت به
زنانی که سیگار نمی کشند تجربه کنند .
سیگار کشیدن خطر زنان را برای سرطان گردن افزایش می دهد .
افراد سیگاری عوارض حاملگی بیشتری را تجربه می کنند که شامل : سقط جنین ،
مشکلاتی با جفت ، و زایمان زودرس است .
مادران باردار که به طور غیر مستقیم با دود سیگار مواجه می شوند احتمال بیشتری
دارد که بچه ای با وزن کمتر به دنیا بیاورند .
مادران سیگاری در حین حاملگی در معرض خطر بیشتری برای به دنیا آوردن کودکان
کم وزن ، نقائص تولد و سندرم مرگ ناگهانی نوزاد ( اس آی دی اس) هستند .
نوزادانی که دود غیر مستقیم سیگار را تنفس می کنند از عفونت های بیشتر گوش
از سوی دیگر نمونه بارز درون گرایی فردی کم حرف و به نحوی گوشه گیر است
و در خود فرو رفته ، و بیشتر به کتابها علاقه دارد تا به آدمها ، آدم توداری است
و بجز چند دوست صمیمی از دیگران فاصله می گیرد ، به دور اندیشی متمایل است
، (( بی گدار به آب نمی زند )) و به احساسهای آنی اعتماد نمی کند ، تحریک و هیجان
را دوست ندارد و مسائل زندگی روزمره را در حدی که لازم است جدی می گیرد ، زندگانی
منظم و با قاعده را دوست دارد ، به احساسهایش کاملا مسلط است و به ندت از خودش
پرخاشگری نشان میدهد ، و زود از کوره در نمی رود . با ثبات است و تاحدودی بدبین
است و برای معیارهای اخلاقی ارزش فراوان قائل است .
البته منظور این نیست که هر آدمی یا برون گرا است یا درون گرا ، یا چنانکه از این دو توصیف
بر می آید همه مردم از این لحاظ وضع افراطی دارند . برونگرایی درونگرایی بعدی است که
دامنه ای بین دو حد انتهایی دارد ، و در وسطهای این دامنه افرادی قرار دارند که نه برونگرا
هستند نه درونگرا ، از داده های تجربی هم ، چنین بر می اید که بیشتر مردم در همین
منطقه بینابین قرار دارند .
منبع :
واقعیت و خیال در روانشناسی
مولف : هانس یورگن آیسنک
مترجم : محمد نقی براهنی _ نیسان گاهان
نوشته شده توسط : مهدی معتقد
نابغه به فردی اطلاق می شود که با ابتکار و توانایی خود بتواند از عهده کارهای
ابداعی و اختراعات و برنامه ریزی های مهم که افراد دیگر از آن عاجزند برآمده
نظریات و کشفیات او از لحاظ کیفی و کمی قابل ارزش و حتی خارق العاده باشد
و جامعه برای آن ارزش قابل ملاحظه قائل شود . احتیاج نیست حتما یک نابغه
مخترعی عالی و دانشمندی برجسته باشد بلکه یک رهبر سیاسی یا رهبر اقتصادی
به سهم خود نابغه بوده و اعمال مدیریت و برنامه ریزی صحیح و منطقی از ویژگیهای
نبوغ است . به طور کلی استعداد سرشار و بیش از حد ، کنجکاوی ، وسواس ، علاقه
شدید و دائمی و خستگی ناپذیر برای کارهای ابتکاری و فکری مهم و برجسته و تقسیم
ساعات کار در یک زمینه خاص از ویژگیهای نبوغ به شمار می آید .
تعداد نوابغ در اجتماع در کتابهای مختلف یکسان گزارش نشده است .
جدول زیر عینا از کتاب روانپزشکی کودک تالیف هیل شرلی که در سال 1963 به چاپ رسیده
استنتاج شده است .
جمعیت به طور متوسط هوشبهر
یک در میلیون 180 به بالا
یک در صد هزار 170
یک در ده هزار 160
یک در هزار 150
یک در یکصد و هفتاد 140
یک در صد 130
گالتون که خود هوشبهر 200 داشته می نویسد افراد با هوشبهر 180
یک در هفتاد و نه هزار دیده می شود . همچنین وکسلر در مطالعه خود
افراد با هوشبهر 130 به بالا را 2/2 درصد افراد مورد آزمایش گزارش کرده است .
آمار نشان میدهد 1/5 درصد قبل از سه سالگی ، 10 درصد قبل از چهار سالگی
و 20 درصد قبل از پنج سالگی قادر به خواندن کتاب بوده اند .
مطالعات یودر در مورد 50 نابغه نشان داده است که نوابغ از لحاظ جسمی ، قد
و هیکل از حد متوسط جامعه بهتر بوده اند .
از لحاظ ملیت و نژاد نوابغ خصوصیات افراد ممتاز را داشته و حتی ساکن اروپای شمالی
و انگلستان برتری بیشتری را نشان داده اند .
از نظر موقعیت ، نوابغ در بالاترین حد جدول استعدادهای انسانی قرار دارند .
منبع :
روانشناسی کودکان و نوجوانان استثنایی
مولف : دکتر بهروز میلانی فر
نوشته شده توسط : مهدی معتقد